ایران از احیای برجام ضرر نمیکند
حدوداً دو هفته تا از سرگیری مذاکرات برجامی میماند و امید است در این دور از مذاکرات تکلیف بازگشت آمریکا به برجام روشن شود. اما برجام در ایران منتقدان سرسخت فراوانی دارد که مدام میپرسند که آیا بازگشت به برجامی مصلحت است که ممکن است رئیس جمهور بعدی آمریکا آن را بار دیگر زیر پا بگذارد؟ ماهیت برجام به عنوان توافق سیاسی بدین معناست که بر خلاف یک پیمان یا قرارداد بینالمللی، بایدن درباره پایبندی روسای جمهوری آینده هیچ تضمینی نمیتواند بدهد.
اما دلواپسان مخالف برجام اگر نگران ازسرگیری «جنگ اقتصادی» در سال ۲۰۲۵ (۱۴۰۴) هستند باید به خاطر داشته باشند که هم اکنون هم گرفتار جنگ اقتصادی هستیم و در واقع بازگشت طرفهای برجام به تعهداتشان اگر به معنای پایان جنگ اقتصادی نباشد، دست کم میتوان به آن به عنوان آتشبس نگریست. این تغییر نگرش امکان این را فراهم میسازد تا نسبت به نقش حقیقی تضمین مورد مطالبه ایران اندیشیده و شاید هم تجدیدنظر کنیم زیرا آنچه ایران میخواهد در حقیقت ضمانت عدم خروج آمریکا از برجام در آینده نیست بلکه هدف اصلی ایران از مذاکرات وین این است که از این فرصت بیشترین نفع و سود ممکن را ببرد: سه سال پیش رو میتواند بازه زمانی طلایی باشد که در آن رعایت و پایبندی همه جانبه به مفاد برجام کمابیش تضمینی است. در صورت حصول توافق در وین و اجرای کامل آن، ایران در این فرصت سه ساله میتواند به هدف مهم دست یابد که در ادامه به شرح آنها میپردازیم.
اولاً، ایران باید حتیالامکان از نبود تحریمهای اقتصادی استفاده حداکثری نماید تا خانوارها و شرکتهای ایرانی پس از چندین سال رکود و سختی کمی آسودگی خاطر تجربه کنند. رشد اقتصادی ناشی از لغو تحریمها این اجازه را به مردم و بخش خصوصی میدهد تا پسانداز یا سرمایهگذاری کنند که در این صورت خانوارها و یخش خصوصی تا حدودی میتوانند هم زیانهای چند سال اخیر را جبران کرده و هم در مقابل بحرانهای اقتصادی احتمالی مقاوم شوند و در عین حال دولت مجال مییابد تا با بهرهبرداری از آزادی عمل در حوزه اقتصاد و همچنین با استفاده از ذخایر ارزی آزاد شده، به گسترش حمایتهای معیشتی اقشار آسیبپذیر پرداخته و بر غول تورم چیره شده ثبات نسبی به اقتصاد کشور بازگرداند.
ثانیاً، ایرانِ از تحریمها رها شده باید فرصت را برای تقویت و مقاومسازی نظام اقتصادی خود مغتنم شمرده و از دست ندهد. اعمال مجدد تحریمهای ثانویه توسط ترامپ، برای اشخاص و نهادهای تصمیمگیر در ایران درس عبرتی بود درباره تاثیر تحریمهای یکجانبه بر روابط تجاری ایران و سازوکارهای تاثیرگذار بر این روابط. ایران باید طوری اقتصاد خود را مقاوم کند که بار دیگر دچار تحریمزدگی نشود؛ درست است که «اقتصاد مقاومتی» مورد نظر آیتالله خامنهای در بعضی زمینهها با موفقیتهایی همراه بوده و توانسته در بزنگاههایی گله ایران را در مقابل گرگ آمریکا در امان نگه دارد ولی با این حال بدیهی است که بازسازی سازههای دفاعی تحت شرایط آتشبس به مراتب راحتتر و سریعتر است تا در گیرودار نبرد.
این امر نیز انکارناپذیر است که ابهام بر سر سرنوشت برجام در بلند مدت ممکن است در کوتاه مدت اثربخشی و مزایای برجام را محدود سازد و احتمالاً باعث خواهد شد که تعداد محدودتری شرکتهای خارجی راضی به پذیرش ریسک سرمایهگذاری در ایران شوند؛ اما از طرف دیگر، آن دسته از شرکتهایی که این ریسک را به جان بخرند احتمال اینکه پروژههایشان به سرانجام و مرحله بهرهبرداری برسند خیلی بیشتر است. از دید ایران اجرای موفقیتآمیز برجام بدین معنی نیست که صد شرکت نفت و گاز و صد شرکت خودروسازی برای ورود به بازار ایران صف بکشند بلکه اینکه شرکتهای بزرگی که پروژههایشان در ایران به علت خرابکاریهای ترامپ زمینگیر شدند (از جمله توتال، شل، پژو و فولکس واگن) این دفعه پروژههای خود را به بهرهبرداری برسانند. آن طور که پیداست، راه بازگشت طرفین به برجام و سپس بازگشت شرکتها و سرمایهگذاران خارجی به ایران، راهی است بسی دشوار؛ اما این نیز آشکار است که لغو تحریمها، مزایای بیشماری را برای ایران در پی خواهد داشت.
بر اساس پیشبینی بیژن خواجهپور، اقتصاددان و فعال اقتصادی نامدار ایرانی، در صورت حصول و اجرای توافق در وین، تا آخر سال ۱۴۰۴ اقتصاد ایران استعداد این را دارد تا رشد ۱۳.۵ درصدی را به خود ببیند؛ اما این پیشبینی منوط به لغو تحریمهاست. ارزیابی و پیشبینی دقیقی از آنچه که از لغو تحریمها حاصل میشود امر سختی است اما آنچه مسلم است این است که حال اقتصاد کشور در صورت لغو تحریمها زمین تا آسمان با حال اقتصاد کشور در صورت عدم لغو تحریمها فرق داشته و به هر حال از شرایط نابسامان کنونی به مراتب بهتر خواهد بود.
سخن آخر اینکه نباید احتمال خروج دوباره آمریکا از برجام را بیش از حد بزرگ جلوه بدهیم. تا ۱۴۰۴ اوضاع سیاسی منطقه خاور میانه دستخوش تغییر شده و با توجه به روند حاکم بر تحولات این منطقه احتمال دارد متحدان آمریکا از دوران ترامپ عبرت گرفته باشند و دیگر حاضر نباشند از پیمانشکنی آمریکا چشمپوشی کنند. سیاستگذاران ایرانی اگر بازگشت آمریکا به برجام و بازگشت ایران به تعهدات برجامی خود را بپذیرند بدین دلیل است که به این تشخیص رسیدهاند که ارزش فرصت رشد اقتصادی چندساله از خطر بازگشت به صفر در زمانی نامعلوم بیشتر است.