ایران: سربازی در آرزوی وزارت
روز ۱۰ مهر حسن روحانی رییس جمهوری ایران در پیامی به شی جین پینگ همتای چینی خود، ضمن تبریک سالروز تاسیس جمهوری خلق چین، اطمینان داد که نهاییسازی و امضای برنامه مشارکت جامع راهبردی ۲۵ ساله که پیشتر به عنوان سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین از آن یاد کردهایم، «گامی بزرگ در پیشبرد منافع مشترک و در راستای صلح و ثبات بینالمللی و مقابله با یکجانبهگرایی فراهم خواهد ساخت». این در حالی است که از ماهها پیش تلاشهای دیپلوماتها و کارمندان حکومتهای ایران و چین بر همین متمرکز بوده اما به نظر میرسد طرفین یا حداقل یک طرف همچنان آماده نهاییسازی و امضای این توافق راهبردی نیستند و جزئیات آن مشخص نشده است، امری که نه تنها در راستای صلح و ثبات بینالمللی کمکی نمیکند بلکه برای بخش تجاری و بازرگانی اوضاع را متشنج کرده و به هیچ وجه از آشوب و اضطراب حاکم بر اقتصاد ایران کاسته نمیکند.
آن طور که از پیشنویس این توافق که تیرماه امسال درز شد، بر میآید، چین در ۲۵ سال آینده قرار است در صنایع مختلف ایران از راهسازی گرفته تا انرژی هستهای، سرمایهگذاری هنگفتی نماید. احتمال دارد که چینِ همواره تشنه منابع طبیعی در ازای این سرمایهگذاری قابل توجه، سهم مهمی از صنعت نفت ایران را به نام خود کند تا از این راه مواد اولیه مورد نیاز صنایع تولیدی چین به قیمت ترجیحی تامین کند. به موازات واگذاری بخشی از صنعت نفت به چین، همانطور که در نوشتههای قبلی میفا.نیوز هم گفته شد، با اجرای طرح یک کمربند یک راه توسط چین، میزان وابستگی ایران به این کشور در عرصههای مختلف افزایش خواهد داد. با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران البته تمایل چین به تحکیم جایگاه و تسلط خود چندان مایه تعجب نیست ولی از طرف دیگر رویکرد «چراغ خاموش» حکومتهای ایران و چین نسبت به مذاکرات حول سند همکاری ۲۵ ساله و خشم چین از افشای پیشنویس آن باعث نگرانی شدید صاحبنظران سیاسی و اقتصادی شده است.متن پیشنویس برنامه مشترک جامع راهبردی باید بیشتر به مثابه نشانهای از انزوا و درماندگی ایران تلقی شودتا نقشه راه جامعی که بتواند زمینهساز توسعه صنایع ایران واقع گردد زیراکشوری مقتدر به هیچ وجه به چنین توافق یکطرفهای تن نمیدهد. گفتنی است که اگر هم ویروس کرونا نبود، اوضاع اقتصادی ایران افتضاح بود. تولید نفت ایران در اثر تحریمهای آمریکا به پایینترین میزان خود از زمان جنگ تحمیلی افت کرده است به طوری که در ماه ژوییه (تیر-مرداد) امسال تولید نفت ایران روزانه ۱/۸ میلیون بشکه بود که این رقم، نصف تولید روزانه دو سال پیش است. در ضمن بیشتر نفت تولیدی در داخل کشور مصرف میشود؛ صادرات نفت ایران به کمتر از ۵۰۰ هزار بشکه در روز رسیده است.
هدف آمریکا از تحریم ایران این است که ایران مجبور به عقبنشینی در منطقه شده و از برنامه هستهای خود دست بکشد، هدفی که با وجود تحمل سالها تحریم و خصومت و سختی توسط مردم ایران، آمریکا همچنان به آن دست نیافته است و ایران هنوز هم که هنوز است به اعمال و ترویج نفوذ در منطقه از یک سو و توسعه و گسترش فعالیتهای هستهایاش از سوی دیگر ادامه میدهد. اما با این حال آمریکا با وضع تحریمهای پی در پی توانسته است بر مردم و حکومت ایران سختیهای فراوانی را تحمیل کند که نتیجه این فشارها را میتوان در رکود اقتصادی در سالهای متوالی و ریزش ارزش ریال دید که مصداق این امر، سال گذشته، اقتصاد ایران با رکود ۷/۶ درصدی روبرو شده و ارزش ریال به قدری سقوط کرده که نرخ دلار که در سال ۱۳۹۶، ۳۸۰۰ تومان بود، امروز ۲۹۰۰۰ تومان است.
این عوامل فرصتی کمسابقهای را برای چین رقم زدهاند، کمسابقه ولی بیسابقه نه: در سال ۱۳۹۴ هنگامی که دولت آمریکا با تشدید تحریمها در صدد بر آمده بود تا ایران را مجبور به ترک برنامه هستهای خود کند، چین با تهاتر کالا با نفت موافقت نمود که در نتیجه این توافق، بازار ایران در سیلی از واردات چینی با قیمتی ارزان و کیفیتی پایین غرق شد. بیخود نیست که وقتی کلمه «جنس چینی» را میشنویم به آشغالترین جنس ممکن میاندیشیم. فراموش نشود که چند سال قبل از آن توافق، واردات بسیاری از محصولات چینی برای عرضه در بازار ایران به دلیل کیفیت نامطلوبشان ممنوع اعلام شده بود.
نظر به کمکها و حمایتهای چین در عرصههای مختلف شاید انتشار این میرفت که این کشور برای مقابله با دور جدید تحریمهای آمریکا علیه ایران نیز بار دیگر دست کمک را به سمت ایران دراز کند اما چنان نکرد. از آغاز سال ۱۳۹۹ تا کنون صادرات ایران به چین کاهشی ۶۲ درصدی را یعنی از ۱۰/۱ میلیارد دلار به ۳/۹ میلیارد دلار به خود دیده است. از طرف دیگر واردات ایران از چین صرفاً کاهشی ۷ درصدی داشته است. این آمار متفاوت واردات و صادرات ایران و چین به خوبی حقیقت تلخ روابط دو کشور را به نمایش میگذارد: از ما احتیاج، از آنها تاراج. درست است که این آمار از بحران کرونا بیتاثیر نبوده اما جالب است بدانیم که در همین محدوده زمانی واردات چین از عربستان سعودی ۲۸ درصد کاهش یافت و واردات از امارات نه تنها کاهشی نداشته بلکه ۱۱ درصد افزایش پیدا کرد.
روحانی، قالیباف و هر که فکر گسترش روابط تجاری با چین را در سر میپروراند نباید از این حقیقت غافل شود که اولویت اقتصادی و تجاری چین، ایران نیست بلکه آمریکاست. نمونه بارز این ادعا، انصراف چین از سرمایهگذاری ۵ میلیارد دلار در میدان گاز پارس جنوبی از ترس تحریمهای آمریکاست. نکته دیگری که باید بدان توجه شود این است که نگاه چین به کوتاهمدت محدود نبوده بلکه نهادها و اشخاص تصمیمگیر در پکن همواری به فکر فرصتهایی هستند که ممکن است فقط در درازمدت رنگ واقعیت را به خود بگیرند. از این رو سرمایهگذاری در نظامی که معلوم نیست دیگر تا کی دوام بیاورد، چندان منطقی به نظر نمیرسد و لذا چین برای پیشبرد اهداف خود کشورهایی را مورد توجه قرار داده است که احتمال سرنگونی حکومتشان کمتر است که روابط چین با این کشورها که عمدتاً رقیب یا دشمن ایران به حساب میآیند، طبیعتاً دیر یا زود روابط چین با ایران را تحت الشعاع قرار میدهد. بنا بر این و نظر به ملاحظات راهبردی چین بعید است که ایران آن طور که فرماندهان ارتش و سپاه میخواهند بتواند از لغو تحریم تسلیحاتی برای خرید تسلیحات و جنگافزار چینی بهره ببرند.
اینها به این معنا نیست که چین از انعقاد توافق نهایی با ایران منصرف شود چراکه ملاحظات راهبردی چین در درازمدت ایجاب میکند که این کشور هیچ دری را به روی خود نبندد. اما نباید از این واقعیت غافل شد که ایران برای چین به مثال یک سرباز در بازی شطرنج است و هرچند که یک سرباز میتواند وزیر شود، عاقبت بیشتر سربازها جور دیگری است.