سپاه پاسداران چرا با برداشت از صندوق توسعه ملی مخالف است؟
امروز در وب سایت خبرگزاری تسنیم گزارشی منتشر شد حاوی اظهارنظرهای یک کارشناس اقتصاد سیاسی به نام «علیرضا نظری» درمورد درخواست دولت از رهبری برای برداشت مبلغ یک میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای مقابله با کرونا؛ درخواستی که این اقتصاددان با آن مخالف است چراکه به نظر وی دولت گزینههای متعدد دیگری را در اختیار دارد از جمله انتشار اوراق و فروش اموال که با به کارگیری اینها دولت به مبلغ مورد نظر میرسد، آن هم بدون نیاز به دست بردن در صندوق توسعه ملی.
با توجه به اینکه بارها صاحبنظران از همه طیفهای سیاسی خواستار پرهیز از سیاسیسازی بحران کرونا میبینیم که نه تنها گوش اصولگرایان و سپاهیها بدهکار این حرفها نیستند بلکه برای لطمه زدن به دولت روحانی از این فرصت افتسادۀ حداکثری میکنند. لذا در این مقطع حساس بد نیست علاوه بر مروری بر سابقه عملکرد صندوق توسعه ملی، نگاهی به سابقه فعالیت و وابستگی این کارشناس اقتصاد سیاسی نیز بیندازیم تا به میزان بیطرف بودن وی و چرایی اظهارنظراتش دست یابیم.
صندوق توسعه ملی در سال 1379 در زمان دولت خاتمی و با هدف ایجاد ثبات اقتصادی و کاهش تاثیر نوسانات ارزی ناشی از تغییرات قیمت نفت تاسیس شد و قرار بود از راه درآمدهای نفتی تغذیه گردد. متاسفانه چند سال بعد محمود احمدینژاد به ریاست جمهوری راه یافت که دولت وی با وجود اینکه وارث صندوق توسعه ملیای با منابع در حدود 161 میلیارد دلار شد، این صندوق به سبب تصمیمات نادرست و غیرعاقلانه احمدینژاد تقریبا 90درصد ارزش خود را از دست داد به طوری که وقتی دولت حسن روحانی در سال 1392 سر کار آمد، برآورد ارزش صندوق توسعه ملی رقمی حدود 16 میلیارد دلار بیشتر نبود؛ به قول معروف، پیدا کن پرتقال فروش را. گذشته از اینکه این پولها صرف چه پروژههایی شده، که بخش عظیمی از آن صرف قراردادهای عمرانی با شرکتهای وابسته به بنیادها و سپاه پاسداران شده و بخشی دیگر نیز صرف تلاشهای دولت احمدینژاد برای جبران تاثیر تحریمها بر قدرت خرید مردم و حفظ ارزش ریال شده بود، و البته مبالغ هنگفتی را نیز چهرههای سیاسی و اقتصادی نزدیک به احمدینژاد اختلاس کردند، نکته اینجاست که این برداشتهای پیدرپی از صندوق توسعه ملی بدون هیچ مخالفتی از جانب رهبر انقلاب صورت گرفت، این در حالی است که درخواستهای منطقی و عاقلانه دولت روحانی برای برداشت از این صندوق نه تنها با مخالفت بلکه با کنایههای تلویحی خامنه ای جواب داده شدهاند.
اساس مخالفت خامنهای با درخواستهای روحانی معلوم نیست؛ البته از قدیم گفتهاند مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد ولی برخورد خامنهای نشانی از ترس از مار گزنده اصولگرایان نداشته بلکه بیشتر بوی جانبداری از طیف محالف روحانی یا همان طیف احمدینژاد را دارد، امری که هرچند کمتر کسی از آن تعجب میکند باز با توجه به جایگاه رهبری در نظام جمهوری اسلامی که قرار است در سیاست دخالت نکند، حتما باید سوالاتی را در ذهن مردم مطرح سازد. خطر دقیقا اینجاست که تا زمانی که برخی از مردم اشخاص و نهادها و سازمانهایی را بیطرف فرض میکنند، آن اشخاص و نهادها و سازمانها پاسخگو و مسئولیتپذیر نشده و جرائم و جنایات آنها از دید عموم پنهان خواهد ماند.
مردم ایران سالهاست که به رسانهها و به خصوص رسانههای داخلی هیچ اعتمادی ندارند و درواقع در هیچ برهه زمانی چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، به رسانههای کشور اعتماد چندانی نداشتهاند. با این حال اما رسانههای داخلی همچنان خیال دارند مردم از پشت کوه آمدند و به سلامت و آزادی و عدم وابستگی رسانهها اعتقاد دارند. به همین دلیل است که خبرگزاریهای مختلف ایران به کار خود ادامه میدهند و هرچند وابستگی آنها مثل روز روشن است، با آوردن کارشناسان و صاحبنظران مدرکدار تلاش دارند تا سر مردم کلاه گذاشته و اعتماد مردم را به دست بیاورند و اینجاست که پای علیرضا نظری کارشناس ارشد اقتصاد سیاسی و نماینده منتخب مردم خمین در مجلس یازدهم به میان میآید. در گزارش تسنیم نه به نماینده مردم بودن این کارشناس اشاره میشود و نه به سابقه طولانی همکاری با سپاه و بسیج؛ این در حالی است که در وبسایت شخصی آقای نظری، وی به تفصیل از این همکاری طولانی سخن به میان آورده است. پرسشی که در این ارتباط پیش میآید این است که خبرگزاری تسنیم در گزارشی که با لحن انتقادآمیزی درخواست دولت برای برداشت از صندوق توسعه ملی را مورد بررسی قرار میدهد، چرا به گرایش سایسی آقای نظری کوچکترین اشارهای نشد؟ به خصوص که از متن گزارش به وضوح بر میآید که پیشنهادات این متخصص مسایل اقتصاد سیاسی دقیقا خواستههای سپاه را در بر میگیرد. آقای نظری در مصاحبه خود با تسنیم این درخواست را به کمکاری دولت در مقابله با ویروس کرونا مربوط میداند و راهکار جایگزین وی برای جبران وضع موجود این است که به جای برداشت از صندوق توسعه ملی، دولت بدهکار خریداران اوراق شود، پیشنهادی که هیچ مشاور امور مالی از آن حمایت میکند زیرا که نرخ سود بدهیها همواره از نرخ سود سپردهها بیشتر است؛ به عبارت دیگر، این کارشناس اقتصاد سیاسی! پیشنهاد کرد دولت برای گریز از مشکلات کرونایی، مشکلی مالی را ایجاد کند که تا سالها دیگر مردم ایران را تحت شعاع آن قرار داشته باشند. در این بین دو نکته حائز اهمیت است: یک، اینکه وقتی هوادار سپاه پاسداران خواستار فروش اموال دولت میشود، بدانید که کاسهای زیر نیمکاسه است و حتما سپاه است که قرار است از چنین معامله سود ببرد؛ دو، اینکه اگر دولت زیر بار این پیشنهاد برود، چندی نمیگذرد که هواداران سپاه و جناح راست میآیند و مدعی میشوند که فروش اموال، نشانی از ضعف دولت و خلاف منافع مردم بوده؛ به این میگویند مهندسی سیاسی.
گفتنی است که نباید از امثال تسنیم توقع چندانی داشت. تسنیم و فارس از وابستهترین خبرگزاریهای ایران به شمار میروند و از هر فرصت استفاده میکنند تا دولت روحانی را ضعیف و کمکار جلوه دهند. با این حال باید به چرایی نهالف تسنیم و آقای نظری با درخواست دولت نگاهی بیندازیم چون چنین مخالفتی نه از لحاظ منطقی و نه از لحاظ حمایت از مردم قابل توجیه نیست. نکند سپاه پاسداران بدین دلیل با این درخواست مخالف است که برای منابع موجود در صندوق توسعه ملی نقشههایی کشیده بود، نقشههایی که رسیدگی به نیازمندیهای مبرم مردم ایران را مشمول نمیشود؟ البته سالیان سال است که سپاه خطمشیای را دنبال میکند که مردم ایران را پایینترین اولویت اختصاص میدهد و مردم سوریه و عراق از بالاترین اولویت: چراغی که به سوریه رواست به ایران حرام است. و از آنجایی که سپاه پاسداران بزرگترین دشمن خود را نه آمریکا و نه اسرائیل بلکه دولت روحانی میداند، جای تعجبی نیست که بخواهد لای چرخ دولت چوب بگذارد. فقط اینجای قصه تعجبآور است که آیتالله خامنهای با وجود اینکه حقیقتهای آشکار و پنهان مملکت را در دست دارد، همچنان حمایت خود را از سپاه دریغ نمیکند و همچنان به این حقیقت مهم نرسیده است که نهادی که جمهوری اسلامی را با فسادها و کثافتکاریهای بیشمار خود سرنگون میکند، دقیقا همان نهادی است که هدف از تاسیس آن، پاسداری از انقلاب اسلامی بود.