رکود کرونایی حکومت ایران را لای منگنه گذاشت

اقدام حکومت ایران برای رفع محدودیت‌های کرونایی آیا به موقع یا زودهنگام بوده است؟ آیا تصمیم برای کاهش محدودیت‌ها بر اساس تحلیل دقیق روند آماری ابتلا به کرونا، یا بر اساس تعبیر نادرست آمار اقتصادی گرفته شده است؟ در اینکه حکومت جمهوری اسلامی خود را تحت فشار دید تا نسبت به رفع محدودیت‌ها و ازسرگیری فعالیت‌های اقتصادی اقدام کند، شکی نیست اما با توجه به رشد موارد ابتلا در روزهای گذشته جای سوال دارد که عواقب این تصمیم از خود قرنطینه و تعطیلی هم از نظر بهداشت عمومی و هم از نظر اقتصادی بدتر و مضرتر نخواهد بود؟

در حقیقت می‌توان چند دلیل را نام برد که در روند تصمیمگیری کرونایی بی‌تاثیر نبوده‌اند که در رأس آنها این تعبیر به چشم می‌خورد که محدودیت‌ها هر چه بیشتر ادامه یابد، شوک اقتصادی بزرگتر و فراگیرتر خواهد بود، تعبیری که هر چند منطقی به نظر می‌آید امکان راه افتادنِ موج دوم شیوع کرونا را نادیده می‌گیرد ولذا اتخاذ چنین تصمیم در سطح کشور ممکن است جان هزاران نفر را به خطر بیندازد. آنچه که مسلم است در صورت پیدایش موج دوم بیماری کرونا، خسارات شدیدی به اقتصاد کشور وارد می‌شود و در عین حال به اعتماد متزلزل مردم به حاکمان ایران آسیب جدی می‌رساند.

ناگفته نماند که این مشکلات به ایران محدود نیست و مانندش در بسیاری از کشورهای جهان و بلاخص کشورهایی که بیشترین نرخ ابتلا و مرگ و میر را به خود دیده‌اند، قابل مشاهده است. نرخ ابتلا به کرونا در برخی کشورها در هفته‌های اخیر به اوج خود رسیده است، این در حالی است که دیگر کشورها خیلی وقت پیش این تجربه تلخ را پشت سر گذاشته و بعضی کشورها نیز هنوز به اوج نرسیده‌اند؛ از قضای روزگار، ایران در دسته‌ای از کشورهایی قرار دارد که چند وقت پیش اوج ابتلا را تجربه کرده‌اند که این امر بدین معناست که ایران کمتر از کشورهای دیگر از تجربیات جامعه جهانی در مقابله با این ویروس بهره‌مند می‌شود؛ فی‌الواقع کشورهای دیگر از تجربیات ایران در این زمینه عبرت می‌گیرند. یعنی در زمینه کرونا همانند بسیاری عرصه‌های دیگر ایران پیشگام است و متاسفانه همانند عرصه‌های دیگر نیز این پیشگامی به نفع دیگران و به ضرر ایرانیان است.

باری یقین داریم که رفع محدودیت‌های کرونایی موج دوم شیوع ویروس را در پی داشته است و اگرچه مسئولان به کرار مدعی شده‌اند که رفع محدودیت‌ها به هیچ وجه اقدامی عجولانه و زودهنگام نبوده اما اظهارات اخیر سعید نمکی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مبنی بر اینکه با توجه به عدم رعایت توصیه‌های بهداشتی و فاصله‌گذاری فیزیکی اجتماعی «دقیقه نود از گوشه‌های زمین گل خواهیم خورد» از نگرانی شدید برخی دست اندرکاران راجع به این موضوع حاکی است.

از آنجایی که پی‌آمد موج دوم شیوع ویروس کرونا طبیعتاً کاهش نیروهای شاغل خواهد بود، برای سیاستگذاران ایران سوال است که نقطه اعتدال در نسبت افزایش تولید ناشی از رفع محدودیت‌ها و کاهش تولید ناشی از موج دوم کرونا کجاست؟ در مورد ایران این سوال متاسفانه دیگر بیشتر در قالب تئوری می‌گنجد زیرا که کار از کار گذشته است و حالا باید برای مقابله با موج دوم کمر ببندیم. به هر حال جواب این سوال نیازمند تحلیل دقیق آمار شفاف است که این خود مستلزم شفافیت و گزارش‌دهی حقیقی آمار مربوطه از سوی مسئولان می‌باشد که نه تنها در این صورت کمک شایسته‌ای به جامعه جهانی می‌شود بلکه این امکان برای ایرانیان فراهم می‌شود که بر مبنای اطلاعات دقیق از خطرات احتمالی مربوط به امنیت و سلامت خود مطلع و در نتاسب با شرایط شخصی و خانوادگی خود نسبت به میزان رفت و آمد خود در سطح شهر و کشور، تصمیمگیری کنند. اطلاع‌رسانی حقیقی، دقیق و به موقع در این باره کوچکترین وظیفه حکومت در قبال مردم است.