«پاینده مانی و جاودان، بخش خصوصی ایران»
در میان خبرهای بد اقتصادی چندی پیش از ناحیه وزارت امور اقتصادی و دارایی مژده رسید که فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد ایران وعده داده است واگذاری سهام شرکتهای دولتی به بخش خصوصی با سرعت بیشتری انجام خواهد گرفت که به نظر میرسد این تصمیم به چهار دلیل برای اقشار مختلف خبر خوبی است که باید مورد استقبال عموم قرار بگیرد.
اولاً، این امر به خصوص در مورد قشر کمدرآمد صدق میکند چراکه دولتهای احمدینژاد و روحانی همواره بر این تاکید داشتند که سهام شرکتهای دولتی باید اول به خانوادههای فقیر و نیازمند عرضه شود. این بدین معناست که با مدیریت خوب و موثر این شرکتها، درآمد حاصله از سهام بایستی به سهامداران برای بهبود اوضاع مالیشان کمک کند زیرا با افزایش درآمد، قدرت خرید خانوارها خود به خود افزایش مییابد که این نیز بایستی بر اقتصاد کشور تاثیر مثبتی بگذارد. البته چنین بهبود اوضاع مالی اشخاص و جامعه، روند تدریجی است و به هیچ وجه یکباره تیر خلاص به مشکلات فردی یا اجتماعی و اقتصادی نمیزند ولی به قول معروف، اندک اندک جمع گردد وانگهی دریا شود: به مرور زمان این سهام بایستی خانوارهای بیشتر و بیشتر را از فقر دور کند.
ثانیا، در بیشتر موارد شرکتهای خصوصیسازیشده عمدتا از شرکتهای دولتی کارآمدترند. چرا؟ چون عدم حمایت مستقیم دولت، شرکت را وادار میسازد تا قابلیت رقابت خود را بالا ببرد و از آنجایی که قابلیت رقابت بالاتر، افزایش کارآیی، تولید و سودآوری را به دنبال دارد این امر باعث رشد اقتصادی بیش از پیش شرکت و کشور میشود. شرکتهای دولتی برخلاف شرکتهای خصوصیسازیشده تنها در واکنش به تحولات سیاسی فرایندهای داخلی خود را مورد بازبینی قرار میدهند؛ وقتی ممکن است کار یک شرکت دولتی برای سیاستمداری دردسر ایجاد کند، تازه آن موقع است که فرایندها و سیاستهای داخلی شرکت تغییر میکند. این در حالی است که شرکتهای غیردولتی وابستگی سیاسی خاصی دارا نیستند.
ثالثا، روند خصوصیسازی برای راضی نگهداشتنِ سهامداران شفافیت بیشتری به وجود میآورد زیراکه سهامداران از مدیران شرکت شفافیت مالی را مطالبه میکنند و در صورتی که این مطالبه اساسی برآورده نشود، سهامداران حاضرند برای سودآوری بیشتر و آرامش خاطر بیشتر، کوچ کرده و پولهای خود را از شرکتی بیرون کشیده و در شرکت دیگری سرمایهگذاری کنند.
رابعا، شرکتهای خصوصیسازیشده کمتر به بیماری واگیردار فساد مبتلا میشوند. شرکتهای دولتی به دلیل سیاسی بودن تصمیمات هیات مدیرهشان، نسبت به بخش خصوصی بیشتر در معرض فساد قرار میگیرند. مصداق این امر را در این آمار میبینیم که از تعداد 347 شرکت در 34 کشور، 42 در صد این شرکتها از وقوع فساد در 3 سال اخیر گزارش دادهاند؛ این بدین معناست که رشوه، جعل و تقلب در دنیای بازرگانی و تجارت بیداد میکند. البته شرکتهای خحصوصی نیز از اینگونه مشکلات مصونیتی ندارند، هرچند نظارت دقیق سهامداران بر حساب و کتاب شرکت، احتمال وقوع فساد را به طور معناداری کاهش میدهد.
سازمان جمعآوری و فروش املاک تملیکی لیستی از شرکتهای در آستانه خصوصیسازی تهیه نموده است. گفتنی است که عدهای از شرکتهای دولتی تا کنون به طور موفقیتآمیز به بخش خصوصی واگذار شده ولی بسیاری دیگر همچنان از چنگ بخش دولتی رهایی نیافتهاند؛ این نکته را هم لازم می ذکر میدانم که در اقتصاد ایران، بین بخش دولتی و بخش خصوصی، بخش سپاهی نیز گسترده است. با این وجود، به نظر میرسد بیانیه آقای دژپسند با استقبال اقتصاددانان مواجه گردید و به همین دلیل است که باید وعدۀ او را مبنی بر سرعت بخشیدن به روند خصوصیسازی به خاطر بسپاریم تا بعدها وی را پاسخگوی عملکردش نماییم.
با اینهمه این خطر وجود دارد که خصوصیسازی نوشداروی اقتصاد ایران نباشد. درگذشته بودهاند کشورهایی که برنامه وسیع خصوصیسازی مد نظر قرار دادند ولی به نتیجه مطلوب نرسیدند که به عنوان مثال میتوان به خصوصیسازی شرکتهای دولتی در پی فروپاشی شوروی اشاره کرد. روند خصوصیسازی پساشوروی که به گمراه کشیده شد، جای خود را به الیگارشی روسیه داد. ایران که سالهاست با فساد درگیر است باید تمام تلاش خود را به کار بسته تا به ابتلا به این بیماری دچار نشود.