نفت ایران به بیروت رسید، مردم چه خیری میبینند؟
ایران تا کنون سه فروند نفتکش حامل نفت و گاز ایرانی را به لبنان اعزام کرده و نفتکشها هم امن و امان به مقصد رسیدند اما نکته قابل تاملی که حساسیتهای سیاسی در آن کشور را برانگیخته است این است که این سه نفتکش نه به درخواست دولت منتخب لبنان بلکه با هماهنگی و تقاضای حزبالله لبنان عازم بیروت شدند، اقدامی که نجیب میقاتی، نخست وزیر لبنان از آن به عنوان نقض فاحش حاکمیت لبنان یاد کرده است.
کشور لبنان در حال حاضر درگیر بحران اقتصادی شدیدی است که از بحرانهای اقتصادی ایران هم بدتر است. دولتِ گرفتار کشمکش و اختلافات درونی از یک سو و فساد مالی و اقتصادی فراگیر از دیگر سو، مردم این کشور را لای منگنه گذاشته؛ این در حالی است که کمبود سوخت نیروگاهها باعث قطعیهای گسترده شده است که همانطور که در ایران شاهد بودیم و هستیم و خواهیم بود، قطعیها مشکلات متعدد دیگری را نیز به همراه دارند که تقریباً همه بخشهای زندگی روزمره را تحت الشعاع قرار میدهند. روی هم رفته میتوان گفت شرایط زندگی روزمره مردم لبنان به حال بحرانی و بحرانزده در آمده است. البته در این میان و نظر به آشفتگی معیشتی و اجتماعی موجود، حزبالله دست رو دست نگذاشته بلکه شرایط کنونی را به سود خود دانسته و فرصت مغتنم شمرده و دست به کار شده تا مبنای قدرت خود را محکم کند و پایه قدرت دولت منتخب را لرزان.
اگر فقط به ظواهر توجه کنیم برداشتمان این میشود که وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی برای این کار ستایش شده یا به عبارت دقیقتر، خود را ستایش میکند و بیتردید گلباران شدن تانکرها در بیروت از استقبال مردم از این سوختها حکایت دارد، اما ورای ظواهر اگر نگاه کنیم معلوم میشود که دلیل اصلی این کار، دلسوزی و همدلی با مردم لبنان نبود. صادرات نفت و گاز از ایران به لبنان به حکومت ایران و حزبالله که همانند سپاه پاسداران در ایران کمابیش همان دولت در سایه لبنان به حساب میآید، کمک میکند ولی به مردم ایران و لبنان نه. اعزام نفتکشها به بیروت از این جهت به نفع حکومت ایران است که تحریمهای آمریکا را به چالش کشیده و اثربخشی آنها را زیر سوال میبرد؛ از طرف دیگر این اقدام بدین دلیل به نفع حزبالله لبنان است که این دولت در سایه را در افکار عمومی لبنانیها، جلوهای دلسوزانه و بشردوستانه و همچنین مقتدر و کارآمد میبخشد. اگر ادعای روزنامه الاخبار لبنان مبنی بر فروش سوختهای بادآورده به بخش خصوصی توسط حزبالله درست باشد، انگیزه مهم مالی نیز در کار بوده است.
ادعا شده است که سوخت وارداتی با پول تجار و بازرگانان لبنانی خریداری شده اما تا کنون تایید این ادعا میسر نشده است. این احتمال میرود که انتقال سوخت به لبنان در حقیقت عملیاتی باشد که تحت حمایت سپاه پاسداران صورت میگیرد، البته با همکار دلالان و واسطههای ناشناس که همه آنها نیز مزد خود را از معامله بر میدارند: هر سودی هم که به سپاه پاسداران برسد وارد حسابهای مرموز و پیچیده و گمراهکنندهاش میشود و دیگر اثری از آن یافت نمیشود.
با این حساب معلوم نیست که مردم ایران و لبنان از این معامله چه خیری میبینند اما ارزش تبلیغاتی آن برای حزبالله لبنان و سپاه پاسداران ایران مسلماً خیلی زیاد است.