مردم ایران از پایان تحریم تسلیحاتی چه خیری می‌بینند؟

بزرگترین تهدید متوجه ایران چیست؟ بر کسی پوشیده نیست که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، ایران همواره با دشمنانی متعدد اعم از خیالی و واقعی، داخلی و خارجی در حال جنگ و ستیز است که رهبران سیاسی، مذهبی و نظامی از این اوضاع به خوبی توانسته‌اند استفاده کنند تا جایگاه نظام جمهوری اسلامی را در افکار عمومی به عنوان مدافع نجات‌دهنده ملت ایران در قبال همه جور تهدیدات، تحکیم کرده و رفتار و تصمیماتِ مردم‌ناپسند خود توجیه نمایند. اگر چنین نکنیم چنان می‌شود. این روزها بیشتر به سراغ دشمنان مجازی می‌روند که به خیال حکومت‌داران محترم هر لحظه ممکن است آمریکا با انتشار ویدئویی، نظام مقدس جمهوری اسلامی را از پا در آورد. چرا؟ چون کهاگر تهدید واقعی محسوسی نباشد، تمام پایه و اساس ساختار و رفتار حکومت جمهوری اسلامی زیر سوال می‌رودو لذا بزرگان حکومت برای توجیه ادامه حیات سیاسی خود به دشمن‌تراشی روی آورده‌اند تا مردمِ از تهدیدهای خارجی هراسیده برای اعتراض به فقدان عدالت و عدم رسیدگی به مشکلات معیشتی و خفقان فرهنگی و اجتماعی به خیابان نریزند. اما کدام تهدید خارجی، خرید تجهیزات نظامی پیشرفته را توجیه می‌کند، آن هم زمانی که طبق برآورد صندوق بین‌المللی پول ذخایر ارزی بانک مرکزی تا آخر سال جاری به ۸۵ میلیارد دلار سقوط خواهد کرد. آیا مثلا تانک‌های عراقی پشت مرز منتظرند تا به خاک ایران یورش کنند؟ آیا جنگ قره‌باغ ممکن است به داخل ایران هم کشیده شود؟ اسرائیل مگر بنا دارد تا هزاران نظامی را داخل مجشمه‌ای کار گذاشته وارد ایران کند و توطئه شوم براندازی حکومت را کلید بزند؟ با یقین می‌توانیم بگوییم که چنین توطئه‌ها جز در خیال یک عده‌ای جنگ‌طلب متعصب وجود ندارد، البته این افراد در بازی‌های سیاسی درون حکومت ایران فعلاً دست برتر را دارند و مدام به گوش رهبری می‌خوانند که اگر ما نباشیم فاتحه شما خوانده‌ است.در حال حاضر بزرگترین تهدید متوجه ایران نه از نوع نظامی است و نه از نوع مجازی بلکه از نوع طبیعی. شیوع ویروس کرونا بار دیگر شتاب و شدت به خود گرفته، ریال در سقوط آزاد است و تنها به همت مردم و به خصوص کادر درمانی است که تعداد قربانیان کرونایی از آن چیزی که هست بیشتر نبوده است. کادر درمانی با دستمزد ناچیز که واریز حقوق در آخر برج هم امری چندان مطمئنی نیست، هر روز راهی جبهه جنگ با دشمن نامرئی و خطرناک می‌شوند.

در این میان اما عده‌ای از بزرگان کشورمان چشم به راهپایان تحریم تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایرانکه امروز ۲۷ مهر خاتمه می‌پذیرد. یعنی در میان رهبران سیاسی و نظامی کشورمان هستند کسانی که چه به عمد و چه از روی نادانی رنج‌های مردم درمانده این کشور را نادیده گرفته‌اند و به جای تلاش برای کاهش بار مشکلات مردم، در صدد برآمده‌اند تا برای اختصاص بودجه از منابع محدود دولت جهت خرید تجهیزات نظامی پیشرفته از روسیه و چین بر دولت و مجلس اعمال نفوذ کنند. برای اینجور افراد مهم نیست که چند درصد جمعیت ایران زیر خط فقر به سر می‌برند یا نر مناطق محروم کشور دانش‌آموزان نه در کلاس مدرسه بلکه زیر سایه درختی درس می‌خوانند؛ تنها چیزی که برای این افراد اهمیت دارد، تحکیم قدرت و خرید اسلحه پیشرفته است. در کنار چنین اهداف برجسته‌ای، سختی‌های مردم انگار که معنی ندارد و البته درباره اینکه آیا الآن برای خرید اسلحه زمان مناسبی است، بحثی نیست چرا که به نظر می‌رسد در چنین محافل نیاز خرید اسلحه پیشرفته امری پیش پا افتاده و غیرقابل انکار است. خدا هر آنچه را که بر آنها سزاوار است بهشان ببخشد.

همانطور که از تلاش‌های مستمر خبرگزاری‌های داخلی و خارجی بر می‌آید، واکاوی حساب‌های مرموز و سر به مهر بیشتر نهادهای حکومتی جمهوری اسلامی کار حضرت فیل است و بسیاری اوقات هم بی‌ثمر. درست است که هر سال بودجه دولت منتشر می‌شود اما از آنجایی که اقتصاد پنهان در تامین مالی برخی از نهادهای حکومتی از جمله صدا و سیما و سپاه پاسداران نقش کلیدی را دارد و به همین دلیل ارقام مربوط به چنین نهادها که در بودجه دولت درج می‌شود، فقط قیمت کوچکی از درآمد واقعی آنها را تشکیل می‌دهد. این هم نکته قابل تاملی است که چرا فقط بودجه دولت است که به بررسی موشکفانه مجلس می‌رسد زیرا کهدر کنار دولت، بیت رهبری، قوه قضاییه، سپاه پاسداران و بنیادها و ستادهای بی‌شماری نیز از بیت‌المال پول می‌گیرندو هر جا و هر جوری که می‌خواهند خرج می‌کنند. علاوه بر این اغلب آماری که اعلام می‌شود دیر یا زود خلافش هم اعلام می‌شود که بدین دلیل باید هرگونه آمار رسمی حکومت ایران را متناقض و غیر قابل استناد دانست مگر اینکه خلافش ثابت شود. اما با این حال می‌توان به طور تقریبی به چند نتیجه رسید. به عنوان مثالمتوسط مزد نیروهای خارجی سپاه قدسکه این نیروها عمدتاً در لشکرهای فاطمیون و زینبیون خدمت می‌کنند،ماهانه رقمی نزدیک به یک هزار دلار می‌باشد. این در حالی است کهمتوسط درآمد پرستار حدوداً ۳۰۰ دلار در ماهبرآورد شده است و با توجه به سقوط ارزش پول ملی این رقم یقیناً ماه به ماه کمتر می‌شود. توجه فرمایید که این امر چقدر با ادعاهای دلسوزی با کادر درمانی که از سوی مسئولان و رهبران کشورمان شنیده‌ایم تناقض دارد! باید پرسید که بر اساس چه منطقی می‌توان این وضعیت را توجیه کرد و قابل قبول دانست که به نیروهای خارجی پول می‌دهیم تا افراد خارجی را بکشند اما حاضر نیستیم پرداخت به موقع حقوق پرستاران خدمتگزار را تضمین کنیم چه برسد به افزایش حقوق و…. کدام عقل سلیم ارزش جان گرفتن را بیشتر از ارزش جان نجات دادن بر می‌شمارد؟ بیشتر هم که سهل است،بیشتر از سه برابرحقوق ماهیانه فرشتگان خدمت به نیروهای خارجی داده می‌شود.

از عمر دولت روحانی نُه ماه باقی می‌ماند ولی با پیروزی جناح مخالف در انتخابات مجلس یازدهم و راهیابی محمدباقر قالیباف به کرسی ریاست مجلس شورای اسلامی دیگر هیات دولت قادر به پیش بردن هیچ سیاست مهمی نیست؛ کار دولت به بن‌بست رسیده است و تا روی کار آمدن دولت بعدی نمی‌توان برای تغییر مسیر یا برون‌رفت از مشکلات کنونی چندان امیدوار بود. دقیقاً زمانی که مردم ایران به سیاست‌گذاری هدفمند و موثر اجتیاج شدیدی دارند نظام جمهوری اسلامی غرق کشمکش‌های جناحی شده، از اقدام عملی برای کمک رسیدگی به نیازمندی‌های مردم عاجز است. جالب است بدانید که در بودجه ۱۳۹۷ مبلغی معادل ۵۰ میلیارد دلار به فعالیت‌های نظامی اختصاص یافت اما مبلغ اختصاصی بهداشت کمتر از ۲۰ میلیارد دلار بود.

تفکر رهبران جمهوری اسلامیدر همه زمینه‌ها،تفکر چهل شال پیش است. همچنین جهان‌بینی‌شان. تغییری باید. اما چگونه چنین تغییری شدنی است؟کلید قفل در دست شماست.

نمایندگان مجلس مردمی (!) چه بخواهند و چه نخواهند وظیفه دارند تا از مردم نمایندگی و مشکلاتشان را در صحن مجلس مطرح کنند. تنها راه دستیابی به تغییر مسیر سیاست‌گذاری این است که صدای مردم در محافل تصمیمگیری و سیاست‌گذاری شنیده شود. تجربه چند دهه اخیر نشان می‌دهد که نظام جمهوری اسلامی زور را با زور جواب می‌دهد، اعتراض را هم با زور جواب می‌دهد. به همین دلیل بهترین شیوه اعتراض این است که پاپیچ نمایندگان شویم و نارضایتی‌هایمان را با آنها مطرح کنیم تا صدای ما بوسیله آنها و سپس بوسیله قالیباف به گوش رهبری برسد چون تنها به فرمان اوست که بهبود اوضاع امکان‌پذیر است.