دلقک رفت؛ حالا چی؟

چند روز قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رهبر انقلاب اسلامی بیان کردند که فرقی نمی‌کند چه کسی رئیس جمهور آمریکا شود. سخن ایشان اما مانع از این نشد که مردم ایران نسبت به نتیجه این انتخابات بی‌تفاوت شوند که میزان علاقه ایرانیان به این رایگیری هزاران کیلومتر آن‌سوتر دو دلیل اصلی دارد. اولاً که با وجود نظر رهبری، معلوم و مسلم است که نتیجه انتخابات آمریکا خود به خود امور سیاسی و اقتصادی ایران را هم تحت‌الشعاع قرار خواهد داد. ثانیاً که این انتخابات بر خلاف انتخابات‌های گذشته، معرکه‌ای به پا کرد که در تاریخ‌ها خواهند نوشت. به راستی اتفاقاتی که در چند روز گذشته افتاده است به آنچه پس از اعلام نتیجه انتخابات ۸۸ ایران رخ داد، بی‌شباهت نیست. ترامپ سرخورده و خشمگین به این و آن اتهام می‌زند تا لحظه قبول شکست را ولو فقط برای چند صباحی! موکول کند و در عین حال هواداران خود را با دروغ و توطئه‌پردازی بی‌سابقه علیه رئیس جمهور منتخب می‌سوراند؛ اما هر چقدر هم که عربده و شیون ترامپ ادامه پیدا کند واقعیت این است که نتیجه انتخابات روز شنبه ۱۷ آبان مشخص شد و جو بایدن، رئیس جمهور منتخب آمریکا، ۱ بهمن بر کرسی قدرت تکیه خواهد زد. رفتن ترامپ نه برای دشمنان آمریکا مایه تاسف است و نه برای متحدان آن. ترامپ از اهانت به مقدسات کشورها و ملت‌های بی‌شماری هیچ ابایی ندارد؛ به نظر او احترام، فقط متوجه خود او باید باشد و لا غیر. هر دفعه که کار به جایی کشید که با جهان‌بینی ترامپ سازگار نبود، همواره راه فرار را بر راه مذاکره و اعتمادسازی ترجیح داده است.  ترامپ از آغاز ریاست جمهوری خود تا کنون دلقکوار و بدون هیچ درکی از قواعد و نُرم‌های سیاسی، به خصوص در عرصه بین‌المللی، دنیا را به بازی می‌گیرد، بازی‌ای که اینک رو به پایان است. منتهی هرچند کابوس ترامپ به زودی پایان می‌گیرد، معلوم نیست که ریاست جمهوری بایدن برای ایران چه فرصت‌ها و چالش‌هایی را به همراه خواهد داشت.

بد نیست قبل از پرداختن به این پرسش مقداری بیانیات بایدن درباره ایران را مرور کنیم.

۱۴ فروردین، بایدن از دولت ترامپ خواست که راه ارسال دارو و تجهیزات پزشکی لازم برای مقابله با کرونا به ایران را تسهیل کند.
۲۸ مرداد: «تهران باید هب اجرای دقیق تعهدات خود در برجام بازگردد. اگر این کار را انجام دهد، من به این توافق باز خواهم گشت … در زمینه منع اشاعه سلاح‌های هسته‌ای و امنیت هسته‌ای آمریکا نمی‌تواند یک قدرت قابل اعتمادی باشد، در حالی که خود از توافقات مربوطه خارج می‌شود … برای مقابله با تهدیداتی که ایران علیه منافع ما ایجاد می‌کند یک راه هوشمندانه وجود دارد و یک راه برای خودزنی که ترامپ راه دوم را انتخاب کرد.»

بایدن بارها نیز بر اهمیت کاهش تنش‌های موجود در منطقه خاور میانه و پایان دادن به جنگ‌های منطقه تاکید کرده است. آن طور که پیدا است بعید است که حزب جمهوری‌خواه آمریکا برای رسیدن به این اهداف همراهی کند؛ فی‌الواقع حضور پرشمار جمهوری‌خواهان در سنا قطعاً کار را برای بایدن دشوار خواهد کرد. در کوتاه مدت تغییر چندانی را در رویکرد آمریکا در قبال ایران را شاهد نخواهیم بود. تحریم‌هایی که چه بسا سبب مشکلات اقتصادی و معیشتی شده تا زمانی ماندگار است که به پیشرفت محسوسی نسبت به برنامه‌ هسته‌ای کشورمان دست پیدا شود. با این حال اما رفع یا کاهش تحریم‌های مربوط به تسهیل خرید محصولات غذایی و دارویی و تجهیزات پزشکی، امری نسبتاً محتمل به نظر می‌رسد. مسلماً در طرف آمریکایی فکر مذاکره با ایران باعث نارضایتی شدید سیاستمداران تندرویی می‌شود که معتقدند مذاکره با ایران نباید به موضوع هسته‌ای محدود باشد. در همین حال در طرف ایرانی بسیاری به یاد ضرب‌المثل «مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد» افتاده‌اند و به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی راضی به مذاکره با دشمن نمی‌شوند. البته از طرفی باید به این دست افراد حق داد زیرا که آمریکا با خروج از برجام نشان داد که عملاً وعده حکومت آمریکا ارزشی ندارد که بتوان روی آن حساب باز کرد. از طرف دیگر در عرصه دیپلوماسی بایدن فردی است پخته و کاربلد که از اقدامات تنش‌زا و دیپلوماسی زور و تهدید برحذر است و لذا احتمال اینکه به توهین و تهدید و وعده‌های بی‌پایه و اساس متوسل شود، نزدیک به صفر است.

بدون تردید اگر قرار باشد که ایران و آمریکا به میز مذاکره برگردند باید در هر دو طرف اراده این کار وجود داشته باشد. طرف آمریکایی باید برای اعتمادسازی لازم بلافاصله دست به کار شود. نباید خیال کرد که راه پیش رو، هموار است؛ نیست. از ریاست جمهوری ترامپ هنوز بیش از ۲ ماه باقی می‌ماند که معلوم نیست در این مدت چه دسته گلی به آب خواهد داد. از ریاست جمهوری روحانی هم چند ماه بیشتر باقی نمی‌ماند و نظر به احتمال قریب به یقین اینکه رد مذاکره با آمریکا به عنوان یکی از ملائک تایید صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ تعیین خواهد شد معلوم نیست که چنین مذاکراتی چه زمانی امکان‌پذیر واقع گردد. اما با وجود این موارد دیر یا زود تغییری باید در روابط ایران و آمریکا صورت پذیرد تا هر دو کشور از این مخمصه که چهل سال است که برای ایرانیان گرفتاری ایجاد می‌کند، رهایی یابند. به دلیل مخالفت سرسختانه اصولگرایان در این سو و جمهوری‌خواهان در آن سو به نظر می‌رسد که این قفل فقط با اراده و اجازه رهبری گشودنی باشد. رهبری هم که به مذاکره با آمریکا خوشبین نیستند. اما گذشته از بازی‌های سیاسی و قدرت‌نمایی‌های همیشگی حقیقت این است که دستیابی به یک توافق به نفع ایران است چرا که تا توافقی نشده، اقتصاد کشورمان روز به روز خفه‌تر و ضعیفتر می‌شود و اوضاع بر مردم تنگتر و تنگتر. این جمله نه به معنی پذیرش شکست است و نه به معنی اینکه باید با آمریکا دوست شویم بلکه این جمله صرفاً بیانگر واقعیت است. واقعیتی که تا به حال چه بسا جان‌هایی که در این جنگ فرسایشی اقتصادی از دست رفته‌اند. امام حسن (ع) وقتی اوضاع را اینگونه دید به صلح با معاویه تن داد، هرچند با اکراه. آن موقع هم برخی از مسلمانان با تصمیم آن حضرت به مخالفت برخاستند اما به خاطر اینکه اولویت امام حسن (ع) حفظ جان و مصلحت مسلمانان بود، امام حسن (ع) پای تصمیم خود ایستاد.

چه بخواهیم چه نخواهیم اقتصاد سالم، از پیش‌شرط‌های جامعه‌ای با ثبات و رفاه است و به همین دلیل سلامت مردم با اصتقاد رابطه‌ای تنگ و ناگسستنی دارد. به همین دلیل هم دستگاه‌های تصمیمگیر نظام باید پیروزی بایدن را فرصتی مغتنم بدانند و از منافع سیاسی کوتاه‌ مدت خود چشمپوسی کنند. مذاکره با دشمن نه شکست است و نه پیروزی اما رفع تحریم‌ها برای ملت ایران می‌تواند بزرگترین پیروزی این ملت را رقم بزند.