چه زمانی می‌توانیم ظلمت کرونا را بشکافیم؟

چگونگی خروج از قرنطینه و بازگشایی بخش‌های مختلف اقتصاد معضلی است که این روزها ذهن حکومت‌های سراسر جهان را به خود مشغول کرده است. حکومت ایران هم مانند بسیاری از حکومت‌های منطقه و جهان به دنبال راه حلی کم‌هزینه و کم‌خطر است، هدفی که هرچند دستیابی به آن سخت خواهد بود و حکومت ایران به نظر برخی متخصصان اقدامات حکومت ایران در این باره عجولانه و زودهنگام بوده، با نگاه واقع‌بینانه در می‌یابیم که گزینه دیگری نیست. این جمله به دلایلی مخصوصا در مورد ایران صدق می‌کند و لذا در هفته‌های اخیر شاهد بازگشایی مساجد و مراکز خرید و رفع محدودیت‌های مسافرتی بوده‌ایم. این در حالی است که بسیاری از مردم از بازگشایی مراکز خرید و احتمال ازسرگیری شیوع کرونا ابراز نگرانی کرده‌اند اما واقعیت تلخ این است که حکومت ایران چاره دیگری نداشت؛ تحریم‌های بین‌المللی بر صنعت گفت و ناز که به مدت صد سال به عنوان منبع اصلی ارز، محرکی بوده که اقتصاد کشور را می‌چرخاند و در عین حال کاهش شدید تقاضای نفت در دوران کروناویروس اقتصاد کشور را تقریبا نابود کرده است. بیم و وحشت از اینکه ویروس کرونا تیر خلاص را به اقتصاد کشور بزند حاکمان جمهوری اسلامی را واداشته است که برای بازگشایی صنایع بزرگ و کسب و کارهای کوچک خطر موج دوم ویروس را نادیده گرفته و دل به دریا بزند تا از ورشکستگی کامل جمهوری اسلامی جلوگیری شود، جمهوری اسلامی‌ای که تا شروع به کار دولت احمدی‌نژاد ذخایر ارزی فراوانی داشت ولی افسوس که دولت احمدی‌نژاد برای کسب محبوبیت اصل احتیاط را کنار گذاشته و به ولخرجی‌های پی‌درپی پرداخت.

عبارت «موج دوم» که بالا به میان آمد البته خالی از ابهام نیست، به خصوص که معلوم نیست موج اول به پایان رسیده است یا نه و برای درک این موضوع کمتر کسی به آمار رسمی حکومت ایران اعتماد می‌کند. طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس که در روز‌های پایانی فروردین‌ماه منتشر شد، «می‌توان تخمین زد که آمار واقعی مرگ و میر که نتوانسته شمارش شود حدود ۰/۸ برابر آمار به دست آمده از پروتکل اعلام مبتلایان و آمار مبتلایان بین ۸ تا ۱۰ برابر آمار پروتکل است.» به عبارت دیگر این بررسی به این نتیجه رسید که تعداد واقعی جان‌باختگان کرونایی چیزی حدود ۱/۸ برابر آمار رسمی است. در گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس یکی از دلایل این تناقض، عدم تست تمام بیمارانِ دارای مشکلات تنفسی ذکر شد. این گزارش نیز تعداد کل مبتلایان کرونایی را ۸۰ درصد بیشتر از آمار رسمی اعلام کرد که اگر چنین است تعداد کل مبتلایان کرونایی در کشور رقمی نزدیک به ۷۶۰۰۰۰ نفر می‌باشد.

بنابراین حساب تصمیم دولت برای کاهش محدودیت‌ها عجولانه به نظر می‌آید. هر چه رفت و آمد و اجتماع افراد بیشتر می‌شود، احتمال شیوع ویروس و راه افتادن «موج دوم» آن نیز افزایش پیدا می‌کند و اگرچه بازگشایی اقتصاد ممکن است در کوتاه‌مدت موثر باشد، در بلندمدت به جایگاه و اعتبار ایران در منطقه و جهان آسیب می‌زند زیراکه اگر در ایران موج دوم ویروس به راه بیفتد کشورهای همسایه مرز خود با ایران را می‌بندند که این امر برای تجارت ایران مانع و دردسر ایجاد خواهد کرد.

از طرفی اما ضرب المثل «از تو حرکت، از خدا برکت» می‌تواند در این باره راهگشا باشد: با شیوع ویروس کرونا در کشور زندگی همه مردم ایران عوض شد، در زمینه تجارت هم همچنین. این تغییرات به بازار ایران شوک بزرگی وارد کرد اما بعضی از تغییراتِ صورت گرفته اگر ماندگار و نهادینه شود مسلما به نفع بازرگانان و تجار و نهایتا مردم خواهد بود. تغییراتی که به روال عادی زمان و میلیاردها پول نیاز دارد الآن و به صورت ناگهانی در شرکت‌ها و سازمان‌های کشور رخ داده؛ بازگشت به وضع پیشین اتلاف وقت می‌نماید. به قول معروف، دندان‌های اسب پیشکش را نمی‌شمرند.

ویروس کرونا زمانی پا به عرصه گذاشت که همه کشورها سیاست‌های مقابله با تغییرات آب و هوا اتخاذ کرده بودند و کم کم وابستگی اقتصاد جهان به نفت روند کاهشی را در پیش گرفته بود. به نظر می‌رسد با توجه به این امر دوران پساکرونا فرصت مغتنمی است برای تنوع‌ بخشیدن و بازسازی اقتصاد حول محور صنایع تولیدی، کشاورزی و تجاری غیر نفتی. وقت آن است که زمامداران ایران بصیرتی را که هی سنگش را به سینه می‌زنند به کار بگیرند تا از ویرانه‌های اقتصادِ قبل از کرونا، اقتصادی نوین، با ثبات و عادلانه‌تر از پیش برای مردم حال و آینده بسازند.