ابتکار امسال بانک مرکزی ۸ سال پیش هم جواب نداد

در میان سابقه درخشان حرفهای عبدالناصر همتی، رییس کل بانک مرکزی ایران، استعدادهای فراوانی به چشم میخورند اما کمتر کسی میدانست که این مدیر ارشد اجرایی، فالگیر درجه یک هم هست؛ ولی تصمیم اخیر وی برای جلب سرمایهگذاری از آحاد ملت باید در نتیجه فالگیریای گرفته شده باشد که مثبت افتاد وگرنه هیچ توجیهی برای آن وجود ندارد زیرا که در این دور و زمانه آشفته که ایرانیان لای منگنه ویروس کرونا و بحران اقتصادی قرار دارند، هیچ اقتصاددان معتبری جرات آن را ندارد تا قیمت نفت دو-سه سال دیگر را پیشبینی کند اما آقای همتی انگار فالی زده که نیک آمد و بر این اساس از ایرانیان میخواهد که پول خود را، پولی که در اثر تورم افسارگسیخته ارزش آن روز به روز کمتر می شود، در ازای اوراق قرضه نفت خام در صنعت نفت ایران سرمایهگذاری نمایند که با این کار بانک مرکزی میخواهد از هجوم پایانناپذیر مردم ایران به بازارهای طلا و ارز بکاهد، غافل از اینکه اگر مردم ایران برای آن بازارها رغبت زیادی از خود نشان میدهند دلیل دارد، آن هم اینکه بر خلاف صنعت نفت ایران، طلا و دلار چندان برای اقتصاد جهانی اهمیت دارند که امری محال است که فروپاشی کنند، در حالی که امروز جز برای ایران و ونزوئلا صنعت نفت ایران در جهان عملا جایی ندارد و برای نجات آن هم کسی کوچکترین زحمتی را به خود نمیدهد. گفتنی است که ارزش نفت ایران برای ونزوئلا هم با توجه به توقیف چهار نفتکش ایرانی توسط آمریکا در هفته گذشته، دیگر آن چیزی نیست که بود؛ توقیف نفتکشها را ما چند وقت پیش درباره احتمال آن نوشتیم (تجارت نفتی با ونزوئلا: نیش و نوش همیشه با هم هستند، هشدار) ولی انگار که برای نفتفروشان سپاه احتیاج بر احتیاط اولویت داشت.
آقای همتی الآن که قصد خود برای پیش فروش مردمی نفت را اعلام کرده باید قیمت نفت در زمان سررسید اوراق پیش فروش را پیشبینی کند، کاری که نظر به بیثباتی بازار انرژی امکانپذیر نیست؛ در واقع بیشتر متخصصان بازار نفت حتی قیمت دو ماه دیگر را به سختی تخمین میزنند چه برسد به دو سال. بنا بر این برنامه پیش فروش نفت، برنامهای پرخطر و مشکلساز به نظر میرسد چرا که در صورتی که سستی قیمت نفت ادامه یابد، کسری پول را باید یا دولت وقت یا خود بانک مرکزی جبران کند، وگرنه بازنده این قمار مردم ایران خواهند بود.
جالب است بدانید که هشت پیش زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد هم همین برنامه پیشنهاد گردید اما آن زمان به واقعیت تبدیل نشد. درست است که اوضاع تحریم و ویروس آن موقع به شدت امروز نبود و لذا احتیاج چندانی برای این کار نبود؛ در ضمن احمدینژاد به راحتی از رهبری اجازه استفاده از صندوق توسعه ملی را میگرفت در حالی که حسن روحانی جز جواب رد از رهبری سخنی نمیشنود، اما دلیل اصلی عملی نشدن پیش فروش نفت بیشتر این بود که مقامات آن زمان میدانستند که چنین برنامهای عملا چیزی جز قمار نیست و منصرف شدند. این دفعه هم مقامات کشور تا تمام پول مردم را نبازند باید از این طرح انصراف بدهند.